مطالب وبلاگ را چگونه ارزیابی می کنید؟
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس sahebdelan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 9 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 12 بازدید ماه : 10 بازدید کل : 88216 تعداد مطالب : 237 تعداد نظرات : 29 تعداد آنلاین : 1
Alternative content
بیخیال حرفهای مردم
بیا مرا در آغوش بگیر
مردم پشت سر خدا هم حرف میزنند...!
تو که نیستی همش گره کور میفته به کارام
عصبیم حوصله خودمم ندارم
تو هم که به من هیچ حسی نداری
نمیدونم چرا بهونه میاری واسه منی که بدون تو یخ میکرد دستام
واسه منی که همه جا بودی توی حرفام واسه منی که بدون تو شبم صبح نمیشد
گذاشتی رفتی و جونیم به خاطر تو سوخت رفت و رو همه چی چشاشو بست
نمیدونم حالا کی باهاشه کیه که منو برده از یادش کیه؟ کیه؟
ای دل از خواهش بی جای تو بیچاره شدم
دارم از بغض میترکم بد جور منتظر آغوشتم خــــدا....
خـــــدااااااااااااااااااااااااااااا
آنقدر فریادهایم را سکوت کردم، که اگر به چشمانم بنگری کــر می شوی...!!
بــﮧ پــای یـــڪـ اפـــســاس . . . گـــاهــے اפـــســاس تــلـــف مــے شـــود ؛ بـــﮧ پــای عـــمـــر (!) و چــﮧ عـــذابــے مــے ڪــشــد ، ڪــســے ڪــﮧ هـم عـــمـــرش تــلــف شــده ؛ هــم اפـــســاســـش . . .
میگــرن
دلیل سردرد هایم نیست... از خوردن فکرهای مسموم مغزم دلپیچه گرفته است...
تا حرف از صداقت شد...
صدا قط شد...!!!
رفتی و از رفتن تو دلم گرفت
دستای رقیب منو گرفتی سفت
گفتم بهت نرو آخه دوست دارم
گفتی میرم منم یهو گریه ام گرفت
گفتم نمی خوام جلو چشمم باشی
گفتم نرو بی تو دل تنگ می شم
گفتی آخه نمی خوام تو عشقم باشی
دلگیرم، رفتی با من نبودی دلمو شکوندی
دلگیرم، از وقتی تنهام گذاشتی دلمو سوزوندی
دل میدم به این دلتنگی هامو خالیه جاتو
دل میدم بخواب و رویا مو خیاله با تو
به عشقم ماله کشید و رفت ولی کاش کمی صافتر می کشید, زبر بودنش دلم رو زخم کرد...
روزگار با ما خوب تا نکرد ، ما را خوب “تا” کرد …
هیچکس بعد هیچکس نمرده ولی خیلی ها بعد از خیلی ها دیگه زندگی نکردن
… مثل من ...
گاهی اونقدر خسته می شیم که خستگیمون در نمیشه
“درد” میشه !
گریه هامو نگه داشتم تا بیایی
فاصله عمرم رو تلخ کرده، کجایی؟
قد این سالها بی قراری کشیدم از جدایی
هفته های غم انگیزم رو می شمارم
من که دست بر نمی دارم از انتظارت
واسه آوای بارون دلم تنگه برگرد، بی قرارم
دوری و بی قراری چه سخته
آخ که چشم انتظاری چه سخته
ابر باشی، نباری چه سخته
دردهای پیاده تو سینه ام زیاده
بی تو دنیا روی خوش نشونم نداده
وقتی آرامشی نیست حالم همینه بی اراده
در نبودت فقط بغض با من رفیقه
بغضی که یادگار یه حس عمیقه
آخ، رازی نشو گُر بگیرم، بسوزم هر دقیقه
این جوری که چشمام به راه توئه
همه روزای من جمعه است
تو یه فکری بکن به حال دلم
کمکم کن نذار برم از دست
گریه تمام مسیرم تا توئه
وقتی ظُل می زنی به من
اما قلبم چقدر آرومه
خوب جایی به خاک افتاده آخ
من از این انتظار طولانی نمی تونم که دست بردارم
ترسم از قسمت بدم، اما ته قلبم هنوز امیدوارم
یک روز از این روزگار بی انصاف
حق این چشمها رو می گیرم
یا به تو می رسم آخر
یا تو انتظار تو می میرم
با همین فکر با همین اندوه
قد تصویر روبرو می شم
یه جوری بغض می کنم انگار
دارم از بی کسی تموم می شم
دوستی ها کمرنگ،بی کسی ها پیداست.راست گفتی سهراب؛ آدم اینجا تنهاست...
ﮔﻔﺖ :ﮐﻪ ﭼﯽ؟ ﻫﯽ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ، ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻬﯿﺪ!
ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭼﻪ... ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﻧﺮﻥ! ﮐﺴﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﺷﻮﻥ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ!
ﮔﻔﺘﻢ :ﭼﺮﺍ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ! ﻣﺠﺒﻮﺭﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩن!
ﮔﻔﺖ :ﮐﯽ؟!!
ﮔﻔﺘﻢ :ﻫﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﺭﯾﺶ!
ﮔﻔﺖ :ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ؟!ﭼﯽ ﺭﻭ؟!
ﮔﻔﺘﻢ :ﻏﯿﺮﺕ!!!
گل آفتاب گردان را گفتند :
چرا شب ها سرت را پایین می اندازی ؟
گفت : ستاره چشمک میزند ، نمی خواهم به خورشید خیانت کنم ...
انسان فقط از جنگ، زلزله و سیگار نمیمیرد!انسان روزی از لبخندهایی که نمیزندو اشک هایی که نمیریزد؛خواهد مُرد...!
مثل بادبادک باش... با اینکه میدونه زندگیش به نخی بنده،
بازم تو آسمون میرقصه و میخنده...
همیشه بخند و نگران نباش، بدون که نخ زندگیت دست خـداست.
نگران نباش ! برو . . . برای آتش دل شکسته ی من هم، آبی پیدا می شود. شاید مثل همیشه ، اشک های مادرم...!
گاهی می مانی بین بودن یا نبودن! به رفتن که فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی، می خواهی بمانی رفتاری می بینی که انگار باید بروی... و هر روز از جانت می کاهد این سردرگمی مرگبار...!
فاحشه را خدا فاحشه نکرد؛
آنان که در شهر نان قسمت میکنند،
او را لنگ نانی گذاشتند تا هر زمان که لنگ هم آغوشی ماندند، او را به نانی برسانند.....
(دکتر علی شریعتی)
خدا روشکر ما دیگر فقیر نیستیم دیروز پزشک روستا گفت :
چشمان پدرم پر از آب مروارید است.
دل ِ بودن که نباشه ... انگار هیـــچـــی نیست ...
حتی انگار تو هم نیستی ...
باور کن!!!
این روزها همه ناقص الخلقه هستند....
هیچکس دل و دماغ ندارد....
گاهی دلم تفریح نا سالم میخواهد....
مثل فکر کردن به تو.....
از تشییع جنازه می آیم....
دلم را با تمام خاطراتش، زنده به گور کردم...
اگر شریف و درستکار باشی...
فریبت می دهند...
اما شریف باش...
اسمم را سنگی نگه می دارد...
خودم را گوری...
و یادم را نمی دانم...
عضو شوید
عضویت سریع